سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
1 2 >

90/8/25
11:29 ص

اگر  دشمنان عرصه را بر ما تنگ کنند حادثه ی عاشورا را تکرار خواهیم کرد.

اگر  دشمنان عرصه را بر ما تنگ کنند حادثه ی عاشورا را تکرار خواهیم کرد. امام خامنه ای

طراحی و ایده این پوستر توسط سایت های سجیل، باروت و کوپه انجام گرفته  است.

منتظر پوسترهای مشترک بعدی باشید.


  

90/6/27
11:3 ص

بیا مولا که ادعای مدعیان انتظار ترک خورده است.

صریح و بی¬پرده با رییس مستعفی شورای عالی انقلاب فرهنگی

خداحافظ آقای رییس!

ادامه مطلب...

  

90/6/12
8:0 ص

رحیم مشایی و جریان انحرافی

تشریح یا تشیع فرهنگ حجاب توسط جریان انحرافی...

 


  

89/11/27
12:42 ع

اعدام موسوی کروبی خاتمی

اولین درس ما در کتاب فارسی بود؛ امید من به شما دبستانی هاست... ما همان دبستانی ها هستیم... نمی گذاریم امید روح الله ناامید شود... مطمئن باشید...

ما فرزندان روح الله یم... اگر قوه فضائیه بیدار نشود خودمان دست بکار می شویم...


  

89/11/24
2:4 ع

 

خاطرات شخصی کروبی از کهریزک

طرح از آرشیو سیاسی کوپه

http://www.dolateyar.com/view-8123.html

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=78883

http://www.bibaknews.com/fa/pages/?cid=11977


  

89/10/12
7:28 ع

 

مهدی هاشمی کاوه اشتهاردی

 

 

“عدالت شیشه ای“

خامنه ای، خامنه ای عزیز! با تو حرف بزنم بهتره. اگه روی سخنم تو باشی، من آرومترم. راستی، امشب عادلانه ترین شب ساله. فردا شلاق بر تن عمار تو ”تحویل” می شه. باید به قوه قضاییه تبریک گفت! یادم نمیاد تا به حال برات نامه نوشته باشم… چرا! چرا! چند تا وصیت نامه نوشتم. تو وصیت لازم نیست دلیل بیاری. نامه نوشتن سخته، به خصوص وقتی زیر نور چراغ گردون قرمز باشه. الان اینجا برقا رو قطع کردن. خرناس یکی از خواص بی بصیرت بلند شده! بعضی چشما بدجوری توی این تاریکی برق میزنه! خدا می دونه این وقت شب چه لعن و نفرینی دارن منو می کنن! راستی “عمار”م اینجاس! بنده خدا مونده میون زمین مصلحت و آسمون عدالت. کاش اینجا نیومده بود. کاش توی همون صدر اسلام مونده بود. کاش… فتنه بعدی، فتنه سختیه! وقتی یاد فتنه بعدی می افتم نمی تونم فکرمو جمع کنم… خامنه ای، خامنه ای! ای پیرجوان زخم چشیده دیروز و ای شمع دلسخوته ترین پروانه های امروز! من مطمئنم که این چند ورق به دستت می رسه… مجبورم اگه حمله کنن، حمله کنم. اگه زخم بندازن، زخم بندازم… خدایا! تو رو به جان فاطمه کمکم کن زبونم گره نخوره تا بتونم دلایلمو بگم، تفسیرش باشه با اهلش… 

ادامه مطلب...

89/9/23
4:53 ع

این لینک رو هم ببینید

دو کلام حرف حساب:

قبل از فیلتر:

آقای قدیانی چرا گیر می دهید... شما متهمید به گیر دادن... متهمید به خوردن ساندیس... اصلان آقا شما ساندیستان را بخورید چکار دارید گیر می دهید به کسانی که حالا یه اشتباه کوچیک کردن، حالا به فرض یه مملکتی رو به هم ریختن، حالا مثلاً یه ذره خیانت هم کردن... ساندیستان را بخورید تا یارانه ها حذف نشده عزیز من... ساندیستان را بخورید نی را هم در جیبتان بگذارید چه کار دارید به چشم آن بنده خداها... تو رو خدا بگذار راحت باشند... زندان جایی است نمور که فقط جای کیف قاپ های کف خیابان است... نه آن هایی که از چمدانهای بیت المال روزی حلالی، درحد نان و پنیر نصیبشان می شود...! حالا پدر شما بک خونی هم دادن دلیل نمی شود که هی گیر بدهید... مگر فقط بابای تو خون داده است... اصلان حرف شهید نزن که حالم بد می شود... حالم ید شود تو و همه بچه شهیدا رو دوباره می سپرم دست شیخ ها... می دونی که شیخ از امام اجازه دارن! کمی بی سواد است ولی حال امثال تو را خوب جا می آورد... 

بعد از فیلتر:

اآره حسین جون کسی نیست که تو رو بفرسته لندن واسه تحصیل، همه بچه هیئتی هام جمع شن پول تو جیبی هاشونو بذارن روهم نمی تونن تو رو لندن بفرستن... تازه اگه پولاشونم برسه زورشون نمی رسه...اگه زورشونم برسه لندن با جای توئه یا مهدی هاشمی... 

چه قدر فرقه بین بابا اکبر تو با بابا اکبر اون... بابا اکبر تو زور نداره... بابا اکبر تو پول نداره...

عوضش اگر بری زندان دل سید علی خوش می شه که چند تا فدایی داره... خودمون هم جمع می شیم برات کمپوت ساندیس می یاریم...

حالا خودت بگو میری زندان یا میری لندن...؟!



  

89/9/23
2:21 ع

یادداشت ویژه قدیانی پس از فیلتر شدن قطعه 26
تا حاکم علی است زندان‌ جمهوری ‌اسلامی‌ هم ‌جای‌ مقدسی ‌است
در همان نیمه های شب این مکالمه تمام شد و نیم ساعت بعد وبلاگ قطعه 26 را فیلتر کردند و من چه خوش خیال، که فکر می کردم تا فردا مهلت دارم! نگو این مهدی هاشمی است که تا فردا و فرداها و فرداترها مهلت دارد، نه چون من یتیمی که بابایم خامنه ای است ...
صراط - مرد خداجوی موسوی که سنگ پرتاب کرد، سر امام جماعت شکست. سر امام جماعت که شکست، قلب دخترکی که همین چند دقیقه پیش در تعزیه داشت، نقش رقیه را بازی می کرد، شکست. آشوبگر عاشورا که سوت کشید، قلب جانباز شیمیایی تیر کشید. آمده بود میدان جمهوری اسلامی تا نماز ظهر عاشورا بخواند. نشسته. از همان روی ویلچر. مقابل پایگاه مقداد که از همانجا عازم جبهه شده بود و امروز در سالگرد آشوب عاشورا، متهمین فرعی و اصلی پرونده فتنه 88 دارند راست راست راه می روند و این چنین است که آلوده تر از هوای تهران، حال و هوای عدالت است.

مونوکسید کربن، یعنی عدم محاکمه فائزه هاشمی. دود یعنی مهدی هاشمی. دی اکسید ازت یعنی آقازاده ها و ذرات معلق یعنی، همان که امروز ریه عدالت را این چنین آلوده کرده است... می خواستم در سالگرد آشوب عاشورا دل نوشتی بنویسم از همان یک صفحه ای های وطن امروز. آقایان قوه قضاییه اجازه ندادند. وقتی وبلاگم قطعه 26 را که آنجا "بابایم خامنه ای بود" برمی دارند و فیلتر می کنند، یعنی که ننویس! یعنی که از نظر دستگاه قضایی، تو مجرمی. من که نفهمیدم به خاطر نوشته هایم راست به حج فرستاندم یا کج به دادگاه؟ مرا باش که چقدر زور زدم تا ثابت کنم حاکمیت در این نظام دوگانه نیست، اما از قرار اشتباه می کردم. گویا اداره های جمهوری اسلامی، تاب همه چیز و همه کس را دارند الا اراده های پولادین انقلاب اسلامی. یک بار نوشتم؛ ظاهرا از نظر بعضی ها سران فتنه اسی سگ دست و علی قالپاق و ممد تپل بودند. گویا دستگاه قضایی تاب نامه های سرگشاده خواص بی بصیرت و بیانیه های هتاکانه سران فتنه را دارد اما تاب از گل نازک تر گفتن به برادران لاریجانی را ندارد. با ماه در روزگار پس از فتنه عکس انداختن زیباست اما از آن زیباتر لااقل این است که وقت فتنه پرسه در مه نزنی. و من هنوز هم این را می گویم.

حال قوه محترم قضاییه به کدام دلیل وبلاگ قطعه 26 را می بندند و به خاطر توهین وبلاگ فلان به امام عزیز و سایت بهمان به رهبر حکیم، کاری با این رسانه ها ندارد، لابد این را می رساند که از نظر دستگاه قضایی، خواص بی بصیرت منزلت و شانی بالاتر از همه حتی ولایت فقیه و مصادیق مبارک آن دارند. آیا جز این است؟ و اگر جز این نیست، این درد را به کجا باید برد؟ خداییش این همه در رسانه های خودی و غیر خودی علیه رئیس جمهور محبوب حرف زده می شود و توهین هایی روا می دارند که آدمی از بازگویی آن شرمش می شود اما ظاهرا نامه ای ولو صمیمی به بعضی ها در وبلاگی کوچک هم نمی توان نوشت.

این برخورد ناعادلانه با وبلاگ قطعه 26 تنها یکی از نمونه برخوردهای قوه قضایی با جوانانی است که رهبر انقلاب، "افسران جنگ نرم" خطاب شان کرد. چه بسیار که وبلاگ افسر جنگ نرمی را فیلتر کرده اند و مدیر وبلاگ، دستش به هیچ کجا هم بند نبوده. لابد در 8 سال دفاع مقدس هم به همین شکل، بعضی ها از رزمندگان دفاع مقدس در نبرد با بعثی ها حمایت می کردند؟! و لابد متاثر از همین حمایت های خاص از خط مقدمی ها بود که امام جام زهر نوشید! عجبا! سایت بالاترین نتواست قطعه 26 را هک کند اما قوه قضاییه توانست قطعه 26 را فیلتر کند! راستی، ما به چه کسی داریم می جنگیم؟ بعثی ها یا بعضی ها که از پشت خنجر می زنند؟ و راستی تر که چگونه است، جذب حداکثری شامل حال متهمی چون فائزه هاشمی و عفت مرعشی می شود اما شامل حال وبلاگ افسران جنگ نرم نمی شود؟! آیا حداکثر وظیفه دستگاه قضایی در قبال کسانی که در خط مقدم گوگل، از "خامنه ای. دات. آی. آر" و با کمترین امکانات پاسداری کردند، بستن وبلاگ شان بی هیچ محکمه و دادگاهی است؟ آیا مهدی هاشمی هم و دیگر مجرمین هم در این دستگاه به همین شکل محاکمه می شوند؟ وا اسفا که بعد از فتنه، تیع دستگاه قضایی بیشتر گلوی بسیجیان را لمس کرده تا حرامیان را. وا اسفا! که یک روز "کیهان" را می خواهند، دگر روز "وطن امروز" را، روز بعد "ایران" را و روز دیگر، "جوان" را و حالا هم سایت "مشرق" را می بندند و به راحتی آب خوردن فیلتر می کنند.

و متاسفانه وقتی وبلاگ قطعه 26 را فیلتر می کنند، آنقدر شهامت ندارند که در صفحه بالا آمده، یک کلام بردارند بنویسند که؛ "این وبلاگ با حکم قضایی فیلتر شده است". چطور ساعت یک و نیم نیمه شب نزدیک به شب عاشورا زنگش را می زنید، حکمش را هم لطفا بگذارید تا عموم بفمهند و ببینند که حق با "آوینی" بود؛ "در جمهوری اسلامی همه آزادند الا بچه حزب اللهی ها". و اما وقتی در قوه قضاییه ای که مهدی و فائزه هاشمی محاکمه نمی شوند، افتخار می کنم برای من به عنوان کوچک ترین بسیجی این نبرد 8 ماهه حکم جلب صادر می شود. خوشا به حالم؛ قوه قضاییه ای که کاری با زبان هتاک موسوی ندارد و به این کاری ندارد که او، امام را خطاکار و نظام را حکومت فرعونی خوانده، به راحتی آب خوردن زبان مرا در فضای سایبر می برد! القصه می نویسم چه شد تا همگان بدانند که ما حکومتی ها را چگونه برخورد می کند دستگاه قضایی. دیر وقت بود که شماره خصوصی افتاد روی موبایلم. از 2 ی نیمه شب، نیم ساعت کم. که می توانست باشد و چه کاری می توانست داشته باشد؟ جواب دادم. گفت: حسین قدیانی؟ گفتم: بفرمایید. گفت: بی زحمت نامه ای که در وبلاگ تان خطاب به آقای آملی لاریجانی نوشته اید، بردارید. گفتم: شما؟ گفت: از دادستانی زنگ می زنم. گفتم: از کجا معلوم؟ گفت: حکم دارم. می خواهی برایت حکم را ایمیل کنم. گفتم: فعلا با این اوصاف، نامه را برنمی دارم تا فردا که با دوستانی امین مشورت کنم. گفت: من محترمانه به شما می گویم که به نفع تان است این نامه را بردارید و نمی خواهم چیزی بر دست شما (بخوانید دستبند) ببینم! گفتم: تا فردا حالا صبر کنید. گفت: اما شما فردا باید بیایی فلان جا. گفتم: حالا تا فردا.

این مکالمه تمام شد و نیم ساعت بعد وبلاگ قطعه 26 را فیلتر کردند و من چه خوش خیال، که فکر می کردم تا فردا مهلت دارم! نگو این مهدی هاشمی است که تا فردا و فرداها مهلت دارد، نه چون من یتیمی که بابایم خامنه ای است و مستاجر نیستم و خانه ام بیت رهبری است. و اما صبح آن روز، 3 شماره خصوصی دیگر زنگ موبایلم را به صدا درآورد. بی هیچ احضاریه ای دادستان مرا خواسته بود. نرفتم و گفتم: احضاریه بدهید تا بیایم. من هم حقوق شهروندی دارم مثل آشوبگران عاشورا و مثل سران فتنه. و بعد نه به آن سوی خط که به دوستانم و با زبان طنز گفتم: این احضاریه باید خالی از اشکال حقوقی باشد و فی المثل نام پدرم را درست باید قید کنند که دست بر قضا پدر من هم مثل بعضی ها "علی اکبر" نیست و البته "اکبر" خالی هم نیست؛ "شهید اکبر قدیانی" است. قوه قضاییه باید این کلمه "شهید" را حتما در برگه حکم جلب و احضاریه درج کند و اما من زندان جمهوری اسلامی را هم جای مقدسی می دانم. تا حاکم "علی" است این فقط راهپیمایی های ما نیست که حکومتی است. زندان رفتن ما هم حکومتی است. این جان من و این حکم دستگاه قضایی، که با من هر چه کند، فقط یک چیز می گویم؛ بابای ماست خامنه ای.


  

89/9/22
2:17 ع

 

قطعه 26(به ضمیمه دوئل)

21آذر



«آری در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب اللهی ها»

در همه جای دنیا رسم است که خائن را نه به نام دین که به نام وطن بر بالای دار می برند... اما درد این است که حکایت این خائنین در نظام حکایت لباسی است بافتنی که اگر سر نخ ان را بکشی تا آخر شکافته خواهد شد، چه خون دلی می خورد سید علی از دست شما، که به واقع  غربت امام حسن در حال تکرار است...

حالا همه ی بچه های ارزشی رو فیلتر کنید تا شما بمونید و موجی از وب های مستهجن که خوراک جوون ایرانی بشن و فردا عزا بگیرید که چگونه از نظام دفاع کنید...!

 

متن نامه حسین قدیانی به قوه قضائیه

ادامه مطلب...

  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
بینام[103]
 

حرف حق زدنه که حق حرف زدن میده...


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
صفحات اختصاصی
 





Powered by WebGozar

دوستان
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ